اوضاع مالی اکثر ما ممکنه زیاد جالب نباشه. خیلی وقتها، موقع حرف زدن با اطرافیان، موضوع پول و اینکه اوضاع مالی چطوره، پیش میاد. دقت کردید که به ندرت صاف و پوست کنده ممکنه بگیم: “من پول ندارم!”
ما معمولا برای گفتن اینکه اوضاع اقتصادی خوبی نداریم، از یک سری اصطلاحات و تکه کلامهای فارسی استفاده میکنیم. پس تو زبان انگلیسی هم، به جای جمله:
“!I don't have money”
میتونیم از یک سری اصطلاحات رایج و کاربردی استفاده کنیم.
تو یک سری از مطالب قبلی به بعضی از اصطلاحات انگلیسی اشاره کردیم که به معنی داشتن پول و ثروت بودن. این دفعه، به جنبه بی پولی قضیه نگاهی میکنیم.
این اصطلاحات بی پولی، چقدر رایج هستن؟
جالبه بدونید، اصطلاحات امروز، از جمله ساده و پیشپا افتاده، ” I don't have money” یا ” I have no money” خیلی رایجترن. و اگر قصد شما Native صحبت کردن، یا انگلیسی بومی و روان صحبت کردنه، باید بگم این اصطلاحات، شما رو به هدفتون میرسونن.
چطوری به انگلیسی بگیم: “پول ندارم!”
بریم سراغ اصطلاحات و مثالهاشون، اول با چندتا اصطلاح آشناتون میکنم که رسما یعنی: “هیچی… پول ندارم.”
ترجمه | اصطلاح |
ورشکسته، هیچی پول نداشتن | Flat broke |
ترجمه | مثال |
من نمیتونم بهت پول قرض بدم، کاملا بی پولم. | I can't lend you money, I'm flat broke. |
ای کاش میتونستم این رو بخرم، اما هیچی پول ندارم. | I wish I could buy this, but I'm flat broke. |
بعد از بسته شدن شرکت، اون کاملا ورشکسته شد. | After the company closed, he went flat broke. |
ترجمه | اصطلاح |
یک قرون هم نداشتن | Penniless |
ترجمه | مثال |
خیلی وقته که کار نکردم، رسما یک قرون هم ندارم. | I haven't worked for so long that I'm practically penniless. |
من تمام پولم رو برای دانشگاه خرج کردم، یک قرون هم ندارم. | I spent all my money on college, I'm penniless. |
اون نمیتونه پول اجاره رو بده، یک قرون هم نداره. | She can't afford to pay rent, she's penniless. |
ترجمه | اصطلاح |
هیچ پولی تو دست و بالم نداشتن | Strapped for cash |
ترجمه | مثال |
ما آماده خریدن ماشین نیستیم، از اونجایی که من هیچی پول تو دست و بالم نیست. | We are not ready to buy a car as I'm strapped for cash. |
ای کاش میتونستم تو مشکلات مالیت بهت کمک کنم، ولی هیچ پولی تو دست و بالم نیست. | I wish I could help you with your financial issues, but I'm strapped for cash. |
جیک بعد از خریدن اون نقاشی گرون، هیچی پول تو دست و بالش نیست. | Jake is strapped for cash after he bought that expensive painting. |
حالا بیاید با یک اصطلاح British یا بریتانیایی هم آشنا بشیم.
ترجمه | اصطلاح |
بی پولم. | I'm skint |
ترجمه | مثال |
من هر جمعه حقوقم رو میگیرم و تا برسه به سه شنبه، بی پول میشم. | I get paid each Friday, and by Tuesday I'm skint. |
دقیقا بعد از کریسمس بود، وقتی که همه رسما بی پولن. | It was just after Christmas when everyone is totally skint. |
دو اصطلاح دیگه بهتون معرفی میکنم که شاید کاملا به معنی بی پولی نیستن! اما نشون دهنده نداشتن پول زیاد، یا موقعیت مالی بد هستن. بیاید باهاشون آشنا بشیم
ترجمه | اصطلاح |
زیر بار قرضم | I'm in the red |
ترجمه | مثال |
این تالار تئاتر ۵۰۰۰۰۰£ زیر بار قرضه. | The theatre home is £500,000 in the red. |
حساب من بدهی داشت. | My account was in the red. |
این اتفاق معمولا به علت برداشت زیاد پول هست، وقتی که بیش از حد مجاز از حسابی که بدهی داره، پول برداشت شده. | This happens mostly because of getting overdrawn and then taking more money out while in the red. |
ترجمه | اصطلاح |
اوضاع مالی بدی داشتن | Feel the pinch |
ترجمه | مثال |
وقتی پدرم شغلش رو از دست داد و ما مجبور بودیم زندگی رو با درآمد مادرمون بگذرونیم، حس کردیم که اوضاع مالی خیلی بده. | When my father lost his job and we had to live on my mother's earnings, we really started to feel the pinch. |
اگر از شغل دومت دست بکشی، اوضاع مالیت خراب میشه. | You’re going to feel the pinch if you give up your second job. |
حالا دیگه به کلی روش مختلف میتونید ابراز بی پولی کنید. البته که امیدواریم هیچ وقت با این مشکلات مواجه نشید. یادتون باشه که مثالها رو خوب مطالعه کنید تا جایگاه و گرامر صحیح استفاده از اصطلاحات رو یاد بگیرید.
اگر هم طرفدار مطالعه زیاد یا جزوه نیستید و ترجیح میدید تصویری مطالب انگلیسی رو یاد بگیرید، حتما به صفحه اینستاگرام و کانال یوتیوب زبانیاد سر بزنید. تمام این مطالب با ویدیوهای جذاب برای شما گذاشته شدن.