مطمعنا همگی با کلمه انگلیسی “Talk” آشنا هستید. یکی از کلمات پایه که در ابتدا یادگیری زبان انگلیسی به ما آموزش داده میشه. اما خبر دارید که این کلمه ساده، تو چندین اصطلاح حرفهای و به روز انگلیسی به کار برده شده؟
راستی، چرا گفتیم اصطلاحات این درس، به روز هستن؟ به این دلیل که تمام جملات این مطلب، حالت غیر رسمی دارن و اکثرا در محاوره استفاده میشن.
همچنین به نسبت خیلی از اصطلاحاتی که تا حالا بهتون آموزش دادیم، جدیدتر هستن. پس اگر دنبال این هستید که سطح مکالمهتون رو باز هم بالاتر ببرید، پیشنهاد میدم درس امروز رو از دست ندید.
اصطلاحات با Talk به چه معنی هستن؟
شاید براتون جالب باشه که بدونید اکثر این اصطلاحات، یک هم معنی و یا معادل فارسی دارن. در واقع ما در زبان فارسی خودمون، اصطلاحاتی به کار میبریم که شبیه به جملات این درس هستن. با اینکه معنی بعضی کلمات در اصطلاحات تغییر میکنه(مثل چند تا از مطالب قبل)، معنی “Talk” تو جملات امروز سرجای خودش میمونه.
اصطلاحات انگلیسی با Talk
طرفدار ورزش هستید؟ مسابقات ورزشی رو دنبال میکنید؟ پس حتما تاحالا چندتا کُری خوندید.
ترجمه | اصطلاح |
کُری خوندن، کل کل کردن | Talk Trash |
هر دو تیم داشتن تو زمین بازی برای هم کُری میخوندن. | Both teams were talking trash on the court. |
اصطلاح “Talk Trash” یک معنی دیگه هم داره. پس باید با توجه به موقعیت، معنی رو بسنجید. به مثال زیر دقت کنید.
ترجمه | اصطلاح |
بد حرف زدن درباره کسی یا چیزی | Talk Trash |
جنا کل شب داشت راجع به دوستاش بد میگفت. | Jenna was talking trash about her friends all night. |
وقتی کسی زیاد حرف میزنه و داره شما رو عصبی میکنه، تو فارسی بهش چی میگید؟ “سرم رو بردی”. معادل انگلیسی این اصطلاح رو تو مثال زیر ببینید.
ترجمه | اصطلاح |
زیاد حرف زدن | Talk somebody's ear off |
میشه لطفا بهش بگی ساکت باشه؟ سرم رو برد! | Can you please tell her to be quite? She's talking my ear off. |
بعضی وقتها، برای یک مدت طولانی با کسی صحبت میکنید، اما هیچ نتیجهای نمیگیرید. تا اینکه بالاخره یکی یه حرف درست و حسابی میزنه و شما میگید: “خب، این شد یه حرفی.”
ترجمه | اصطلاح |
حالا این شد یه حرفی | Now You're Talking |
-اگر اینجا یک انبار بسازیم چی؟
-حالا این شد یه حرفی! |
-What if we build a shed here?
–Now you're talking! |
حالا فرض کنید با کسی در حال صحبت هستید و طرف مقابل شما جواب درست به سوالهاتون نمیده یا در واقع از زیر جواب دادن در میره، طفره میره و جواب گنگ و نامعلوم بهتون میده.
ترجمه | اصطلاح |
گنگ حرف زدن | Talk in Riddles |
انقدر گنگ حرف نزن و بهم توضیح بده چی شده. | Stop talking in riddles and explain to me what's going on. |
البته گاهی اوقات این عبارت، به این معنی هست که حرفهای کسی معنی نمیده. “کسی که شفاف نیست منظورش چیه.”
ترجمه | اصطلاح |
گنگ و غیر شفاف حرف زدن | Talk in Riddles |
به نظر میاومد اون تو شوک رفته، چون همش حرفهای نامعلوم و گنگ میزد. | He seemed to be in shock, as he kept talking in Riddles. |
و باز هم یک اصطلاح فارسی دیگه. وقتی حرف زدن با کسی فایده نداره، چون اون نه گوش میده و نه اهمیت میده، شما چی میگید؟ انگار دارم با دیوار حرف میزنم.
ترجمه | اصطلاح |
انگار داری با دیوار حرف میزنی | Be Like Talking to a Brick Wall |
هنری هیچ وقت به حرف آدم گوش نمیده، انگار داری با دیوار حرف میزنی. | Henry never listens. Talking to him is like talking to a brick wall. |
این هم از اصطلاحات امروز با “Talk”. دیگه از این به بعد، حتی اگر موقع مکالمه، این اصطلاحات فارسی به ذهنتون بیان، معادلهای انگلیسیشون رو میدونید.
در آخــــر
اگر هم طرفدار مطالعه زیاد یا جزوه نیستید و ترجیح میدید تصویری مطالب انگلیسی رو یاد بگیرید، حتما به صفحه اینستاگرام و کانال یوتیوب زبانیاد سر بزنید. تمام این مطالب با ویدیوهای جذاب برای شما گذاشته شدن.