آیا شما از اون دسته آدمها هستین که تنبلیشون میاد زبان یاد بگیرن؟ اصطلاحات انگلیسی امروز قراره تو دسته تبلی و تن پروری باشن. پس خوراک آدمهای تنبله.
یاد گرفتن اصطلاحات رایج و غیر رسمی، میتونن برای محاوره عالی باشن. اما تنها فایدهشون این نیست. شما با یاد گرفتن این اصطلاحات که ما مرحله به مرحله و در گروههای مختلف به شما آموزش میدیم، درک و فهم زبان انگلیسی هم براتون آسونتر میشه.
اصطلاحات تنبلی امروز، همه میتونن جایگزین کلمه انگلیسی Lazy باشن. بعضی وقتها تکرار یک کلمه انگلیسی پشت سر هم و برای موقعیتهای مختلف، ممکنه سطح زبان شما رو پایین نشون بده. دونستن اصطلاحات هم معنی مختلف میتونه تنوع لازم رو ایجاد کنه و شما میتونید یک محاورهی انگلیسی عالی داشته باشین.
اصطلاحات انگلیسی برای آدمهای تنبل
در درس امروز با موقعیتهای مختلفی که مناسب اصطلاحات هستن آشنا میشیم و با مثالهای متعدد، به خوبی اونها رو به خاطر میسپاریم. دقت کنید، با این که این اصطلاحات اکثرا برای موقعیتهای غیر رسمی و دوستانه استفاده میشن، چندتا از این اصطلاحات استثنا هستن. پس توضیحات رو خوب مطالعه کنید تا اون جملهها رو جا نندازید.
معرفی اصطلاحات تنبل انگلیسی
فرض کنید میخواید یک نفر که خیلی تنبله و کل روز هیچ کاری انجام نمیده رو توصیف کنید. کسی صبح تا شب میشینه روی مبل و تکون نمیخوره.
این اصطلاح کاملا مناسبه. یعنی “آدم تنبل”
ترجمه | اصطلاح |
---|---|
آدم تنبل | Couch potato |
ترجمه | مثال |
---|---|
برادر من کل روز میمونه خونه و هیچ کاری نمیکنه، اون واقعا تنبله | My brother stays home all day and doesn’t do anything, he is a real couch potato |
ترجمه | مثال |
---|---|
جراد فقط میشینه جلوی تلویزیون و نوشیدنی میخوره، اون خیلی تنبله |
Jerad just sit in front of the TV and drinks, he is a couch potato |
دقت کردید ما توی زبان فارسی وقتی میخوایم بگیم کسی هیچ کاری نمیکنه یا خیلی تن پروره، میگیم: “دست به سیاه و سفید نمیزنه!”
خب، به انگلیسی هم یک اصطلاح، دقیقا به همین معنی هست:
ترجمه | اصطلاح |
---|---|
کسی که دست به سیاه و سفید نمیزنه | Someone who doesn’t lift a finger |
ترجمه | مثال |
---|---|
مادر من میگه که من موقع تمیز کردن خونه دست به سیاه و سفید نمیزنم | My mom always says that I don’t lift a finger while she cleans the house |
ترجمه | مثال |
---|---|
اون دید که من چقدر سرم شلوغه، اما برای کمک کردن بهم دست به سیاه و سفید نزد |
He saw how busy I was, but didn’t lift a finger to help me! |
ترجمه | مثال |
---|---|
همه ما برای این پروژه نهایت تلاشمون رو کردیم، اما جیک دست به سیاه و سفید نزد | We all gave our best for this project but Jake didn’t even lift a finger |
یک مترادف دیگه برای کلمه تنبل:
ترجمه | اصطلاح |
---|---|
آدم تن پرور | Lazybones |
نکته: دقت کنید که “s” آخر اصطلاح در همه حالت باید باشه. در واقع “Lazybones” جمع نیست و همیشه، چه جمع و چه مفرد، به همین شکل استفاده میشه.
ترجمه | مثال |
---|---|
ماریا هیچ کدوم از کارهاش رو انجام نداد،همه بهش میگن تن پرور | Maria didn’t do any of her chores, everyone calls her lazybones |
ترجمه | مثال |
---|---|
زود باش تنبل، از تخت بیا بیرون! | Come on lazybones, get out of bed! |
ترجمه | مثال |
---|---|
بیخود نیست همه بهش میگن تن پرور، آخه اتاقش رو ببین! | No wonder he is known as lazybones, look at his bedroom! |
حالا نوبت یک اصطلاح رسمی یا “Formal” هست. گفتیم که اکثر این اصطلاحات غیر رسمیان. اما از این اصطلاح میتونید تو محل کار یا موقعیتهای رسمی هم استفاده کنید:
ترجمه | اصطلاح |
---|---|
کسی که کم میذاره یا کم کار میکنه | Slothful |
در واقع این اصطلاح یک نوع صفته. حالا به مثالهای زیر توجه کنید:
ترجمه | مثال |
---|---|
مایک خیلی تو اداره کم کاری میکنه | Mike is pretty slothful at the office |
ترجمه | مثال |
---|---|
خونه موندن اون رو تنبل کرده بود، و دیگه نمیتونست پرکار باشه | Staying home had made him slothful, and he could no longer be productive |
یک اصطلاح دیگه که باز هم تو موقعیتهای رسمی و غیر رسمی کاربرد داره:
ترجمه | اصطلاح |
---|---|
از زیر کار در رو | Work-shy |
ترجمه | مثال |
---|---|
هر دفعه ما کار داریم جری میپیچونه، اون خیلی از زیر کار در میره | Jerry bails every time we have something to do, he’s pretty work-shy! |
در آخـــــــــر
این اصطلاحات رو خوب به خاطر بسپارید چون خیلی به کارتون میان. یادتون باشه که اگر به یادگیری و آموزش تصویری علاقه دارین، تمام این مطالب در اینستاگرام ، کانال یوتیوب و اپلیکیشن زبانیاد قرار دارن.